مدیریت بحران زلزله در ایران
مقدمه
ایران همیشه بعنوان یک سرزمین لرزهخیز شناخته شده است. بخش عمدهای از اطلاعات زلزلههای گذشته ایران از کتابها و سفرنامههای قدیمی این مرز و بوم استخراج گردیده است. کارشناسان داخلی و خارجی مطالعات متعددی را در لرزهخیزی و تکتونیک ایران انجام دادهاند، لیکن وجود نام ایران در فهرست زلزلههای بسیار مخرب و پرتلفات و ادامه آن در قرن بیست و یکم بسیار جای تعجب دارد. در فهرستهای مربوطه در ستون تلفات انسانی زلزلههایی که بزرگی آنها حدود 6 ریشتر تا 7 ریشتر میباشد، اعداد و ارقام بسیار بزرگی نوشته شده است. این اعداد و ارقام بزرگ برای کشورهایی نظیر چین و هند بخاطر جمعیت بالای آنها آنچنان جای تعجب ندارد. لیکن در ایران محل بحث فراوان است که پاسخ به آن بدون توجه به ویژگیهای لرزهها، آثار آنها و شیوه مدیریت مقابله با زلزله این کشور بسیار مشکل میباشد.
علیرغم اینکه در زلزلههای گذشته بعضی از شهرکها و مناطق روستایی بطور صد در صد تخریب شدهاند، لیکن آمار و اطلاعات مناسبی از آنها در دست نیست. حتی زلزلههای نیم قرن گذشته ایران دارای مجموعههای جامع و مناسبی از آمار و اطلاعات مربوط به زلزلهها، مشکلات آنها و چگونگی آسیبها و بازسازی آنها در دست نمیباشد. حتی زلزله بسیار بزرگ و معروف سال 1369 در رودبار- منجیل و زنجان به جز چند گزارش پراکنده توسط مراکز مختلف و تعدادی مقاله دارای مجموعه مبسوطی از اطلاعات نیست و این در حالی است که درباره زلزله 17 ژانویه سال 1995 ژاپن در شهر کوبه بیش از دو هزار جلد گزارش و کتاب و هزاران مقاله نوشته شده، بطوریکه کتابخانه مخصوصی برای آن ایجاد گردیده است. پژوهشها در مورد این زلزله بعد از گذشت یک دهه همچنان ادامه دارد.
تجربه زلزلههای اخیر در بم و بلده نیز در همین راستا بوده و علاوه بر مستند نشدن کامل این زلزلهها، مشکلات و موانع مدیریتی در برخورد با زلزله نه چندان پرقدرتی در شهر کوچکی چون بم و روستاهای اطراف آن بطور مستمر مورد بحث و تبادل نظر مسؤولین، متخصصین، رسانه ها و مردم میباشد.
مؤلف که خود از بازماندگان زلزله کوبه ژاپن میباشد دیدگاههای خود پیرامون ضرورت بازنگری در مدیریت بحرانهای طبیعی و به ویژه زلزله در ایران را با توجه به یک دهه تجربه های مستقیم زلزله و سایر بحرانها در دو کشور ژاپن و ایران ارائه نموده است.
ویژگیهای زلزلهها و آثار آنها در ایران
تکتونیک فلات ایران گویای آن است که بخش عمده و تقریباً تمام مناطق آن در معرض وقوع زمینلرزههای کوچک و بزرگ هستند. وجود سه رشته کوه زاگرس، البرز و کپه داغ در پهنه این سرزمین مجموعه بسیار بزرگی از گسلهای پیدا و نهان و کوچک و بزرگ را در دامنه کوهها و دشتها بوجود آورده است. بخش قابل توجهی از این گسلها فعال بوده و زلزلههای فراوانی را از خود بجای گذاردهاند. بزرگای زلزلههای ایران گاهی به مرز 5/7 ریشتر هم رسیدهاند ولی اکثر زلزلههای مخرب گذشته و اخیر دارای بزرگای بین 6 تا 4/7 ریشتر بوده است. عمق کانونی این زلزلهها کم یا متوسط و گاهی تا 5 کیلومتر نیز به سطح زمین نزدیک شده است (زلزله آوج در عمق 5 و زلزله بم در عمق 8 کیلومتر). این امر باعث گردیده تا بطور کلی زلزلههای ایران مناطق نسبتاً محدودتری را با شدت بیشتری به لرزه درآورده و خسارات و تلفات شدید موضعی بر جای بگذارند.
تجربههای گذشته نشان میدهد که مناطق روستایی و شهرهای کوچکتر بیشتر در معرض زلزلههای مخرب قرار داشتهاند و با توجه به بافت نسبی ساخت و ساز در این مناطق، عمده خرابیها متوجه خانههای سنتی ساخته شده از خشتهای گلی، آجری و بعضاً نیمه اسکلت (آجر و فولاد) شده است. البته خانههای اسکلت دار اعم از بتنی و فولادی نیز در زلزلههای مختلف آسیبهای جدی تا میزان تخریب کامل نیز دیدهاند، لیکن نکته قابل ذکر این است که حجم عظیم تلفات انسانی ناشی از تخریب واحدهای مسکونی بدون اسکلت و ساخته شده از مصالح سنتی سنگین خشت و آجر بوده است.
گرچه در سایر کشورها یک رابطه منطقی و معقول بین تعداد خانههای تخریب شده، تعداد مجروحین و تعداد کشتهها وجود دارند، لیکن در زلزلههای ایران این رابطه معنی نداشته و تعداد کشتهها بسیار بسیار فراتر از آن است که در روابط تجربی فوق صدق نماید.
کم توسعه یافتگی مناطق فوق در مقایسه با مناطق شهری مدرن باعث میگردد تا خسارات شریانهای حیاتی در مقایسه با تخریب ساختمانها از اهمیت کمتری برخوردار باشد. مثلاً در شهر کوچکی نظیر بم شبکههای گاز و فاضلاب وجود نداشته و سایر شریانهای حیاتی نظیر آب و برق و مخابرات در محدودة چند کیلومتر مربعی قرار دارند که آسیبهای وارده در مقایسه با حجم فراوان واحدهای مسکونی و عمومی تخریب شده، زیاد نمیباشد هرچند که بازسازی آنها نیز بسیار هزینه و زمانبر میباشد.
تخریب وسیع خانهها باعث آوارگی و بیخانمانی بخش عظیمی از مردم زلزله زده در ایران گردیده است که این حجم عظیم آوارگان و بیخانمانها نیز اثر مضاعفی در مسایل و مشکلات مدیریت بحران بعد از زلزله به ویژه اسکان موقت، بازسازی و اسکان دائم خواهد گذارد. علاوه بر این مشکلات اجتماعی- اقتصادی- فرهنگی و روانی بعدی در بین چنین جامعه بزرگی از زلزله زدگان معضلات بزرگ و ماندگار خاص خود را داشته و دارد که متأسفانه از توجه بسیار کمتری نسبت به سایر امور برخوردار بوده است.
فعالیتهای سازمانی در مقابله با زلزله
فعالیت مختلف و پراکندهای توسط نهادهای مختلف حکومتی، اجرایی، دانشگاهی و پژوهشی در زیر مجموعه مقابله با زلزله صورت میگیرد. در یک نگاه اجمالی میتوان تقسیمبندی زیر را بطور اجمال برای این نهادها ارائه داد:
- وزارت کشور (و زیر مجموعههای منطقهای آن) که بطور عمده به مسائل مختلف مربوط به اطلاع رسانی، امداد و بازسازی میپردازد.
- وزارت مسکن و بنیاد مسکن به مسائل مختلف مربوط به سیاستها و برنامههای شهرسازی و خانهسازی مقاوم در برابر زلزله میپردازند (مشتمل بر مرکز تحقیقات ساختمان و مسکن).
- وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی به مسائل بهداشت و درمان بعد از بحران
- وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، دانشگاه و مراکز پژوهشی به آموزش و پژوهش در زمینههای مختلف زلزله (مشتمل بر مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران و پژوهشگاه بینالمللی لرزهشناسی و مهندسی زلزله)
- سازمان هلال احمر که در عملیات امداد و فوریتهای پزشکی و اسکان موقت فعالیت مینماید.
- نیروهای انتظامی و نظامی در عملیات نجات و امداد و تأمین امنیت
- سازمان مدیریت و برنامهریزی کشور در تدوین ضوابط و معیارها و برنامههای توسعهای در زمینه مدیریت بحران
- شهرداریها در مدیریت شهری مسائل بحران زلزله
- نهادهای مردمی و غیر دولتی در کمکرسانی و امداد داوطلبانه
- وزارتخانهها و شرکتهای مرتبط با شریانهای حیاتی جهت مدیریت بحران در شبکهها و تأسیسات شریانهای حیاتی
تفکر پایه و قدیمی مدیریت بحران در ایران
در بین زلزله¬های معاصر در ایران چند زلزله بخاطر تلفات انسانی قابل توجه¬ای که داشته¬اند از شهرت بیشتری برخوردارند که اولین از این دسته، شاید زلزله سال 1341 بوئین¬زهرا در نزدیکی قزوین باشد. اطلاعات عمده این زلزله¬ها و راه¬حل¬هایی که به طور کلی در سیاست¬های بعد از زلزله به عنوان چاره¬اندیشی مطرح بوده است در جدول ذیل خلاصه شده است:
: اهم زلزله¬های نیم¬قرن گذشته ایران و چاره¬اندیشی¬های بعد از آنها
بوئین¬زهرا قزوین 1341 12000 آیین نامه-مقاوم سازی
طبس خراسان 1357 40000 آیین نامه جدید-مقاوم سازی
منجیل گیلان 1369 25000 اصلاح آیین نامه-مقاوم سازی
بم کرمان 1382 27000 مقاوم سازی
ملاحظه می¬شود که:
الف- حدود هر 14 سال یکبار، ایران شاهد زلزله¬ای با تلفات بسیار قابل توجه بوده است.
ب- تعداد کشته¬ها در این زلزله¬ها به قدری بوده که دارای ارتباط منطقی با تعداد زخمی¬ها یا وابستگی معنی¬داری با تعداد منازل تخریب شده نمی¬باشد.
ج- چاره¬اندیشی¬های بعد از زلزله، به طور عمده متوجه به تقویت ساختمان¬های موجود و یا ساخت و
سازه¬های مقاوم در مقابل زلزله بوده است.
د- اقدامات انجام شده نیز اساساً تهیه یا اصلاح آئین¬نامه¬های طراحی و بعضاً ساخت و ساز با الگوگیری از سایر کشورها به ویژه امریکا و کانادا و اروپا بوده است.
ﻫ- به هر دلیل یا دلایلی متأسفانه چاره¬های اندیشیده و اقدامات انجام شده بعد از یک زلزله برای زلزله بعدی آنچنان کارساز نبوده است و بعد از گذشت حدود 42 سال از بوئین¬زهرا، فاجعه مشابه¬ای در بم روی می¬دهد که بسیار قابل تأمل است.
ویژگیهای عملکرد مقابله با زلزله در دههها اخیر در ایران
شاید زلزله 1341 بوئین زهرا که در نزدیکی پایتخت روی داده و خسارات و تلفات سنگین بر جای گذارد، اولین زلزلهای باشد که زنگ خطر را بطور جدی برای مسؤولین به صدا درآورد که در پی آن به ساخت و ساز براساس ضوابط و معیارهای فنی اهمیت بیشتری داده شده و آئیننامههای بارگذاری لرزهای به ویژه ترجمه آئیننامههای امریکایی بیشتر مورد توجه قرار گرفت. پس از آن زلزلههای طبس و منجیل به این روند شتاب بیشتری بخشیدند.
زلزله سال 1382 بم نقطه عطفی در توجه بیشتر به مدیریت بحران و ضرورت تغییرات جدی در آن بود که با زلزله بلده سال 1383 در ارتفاعات البرز در شمال (70 کیلومتری تهران) تقویت یافته و مسؤولین ایران را بیشتر به اهمیت مسأله و لزوم داشتن یک سیستم مدیریت کارآمد در مقابله با بحران زلزله حساس نمود.
علیرغم تلاشهای زیادی که در دو دهه اخیر در این رابطه صورت گرفته است، همچنان نارسیهای متعددی در مدیریت بحران زلزله ایران ملحوظ است که در ادامه به اهم آنها اشاره میگردد.
در ایران نه تنها در رابطه با مدیریت اطلاعات و هشدار قبل از بحرانهای طبیعی و بویژه زلزله کار قابل ملاحظهای صورت نگرفته است بلکه در اطلاع رسانی بعد از وقوع زلزله نیز مشکلات و نارسائیهای زیادی به چشم میخورد. اعلام دیر هنگام واقعه از این دسته مشکلات است. برای مثال خبر وقوع زلزله بلده و مقدار بزرگای آن بیش از یک ساعت پس از وقوع اعلام گردید که این زمان بسیار طولانی و دیرتر از اعلام آن توسط سایر منابع لرزه نگاری خارجی بوده است. علاوه بر این مشخصات اعلام شده با موارد اعلام شده توسط سایر منابع متفاوت بوده که این امر باعث نوعی تردید در صحت اطلاعات اعلام شده میگردد.
در کشور ژاپن علاوه بر تلاشهای زیاد و سیستمهای پیشرفته در پیشبینی وقوع بحرانهای طبیعی حتی زلزله، اطلاعات مربوط به وقوع زلزله در کمتر از 2 تا 3 دقیقه بر صفحه کانالهای مختلف تلویزیونی ظاهر شده و حتی شدت آنها به تفکیک هر منطقه درج گردیده و هشدار مربوط به احتمال وقوع آبتاز یا سونامی نیز داده میشود